علفکش: ماده شیمیایی است که از رشد گیاهان جلوگیری میکند یا سبب ازبین رفتن آن میشود.
محل هدف: جایگاهی در گیاه است که علفکش پس از سمپاشی خود را به آن میرساند، به آن متصل میشود و از کارکرد ویژه آن محل جلوگیری میکند، که نتیجه آن ازبین رفتن علف هرز است.
نحوه عمل: دربرگیرنده توالی کاملی از پدیدهها از ورود علفکش به محیط تا مرگ گیاهاست. به عبارت دیگر یک علفکش برای اینکه بتواند علف هرز را از بین ببرد باید بتواند دریک چرخه حیاتی از زندگی گیاه وقفه ایجاد کند و از آن جلوگیری کند. این فرایند میتوانددر مسیر فتوسنتز، ساخت اسید چرب، تقسیم سلولی، سنتز اسید آمینه و… باشد.
گروه و خانواده علفکشی: بر مبنای محل عمل، علفکشهایی که دارای محل عمل یکسان هستند، در یک گروه قرار میگیرند. علفکشهای موجود در هر گروه نیز بر اساس ساختار شیمیایی خود به خانوادههایی مستقل تقسیمبندی میشوند. در برخی کشورها با برچسبهای رنگی که روی قوطی علفکش چسبانده شده است، علفکشهای مربوط به یک گروه بهراحتی از گروههای دیگر قابلت شخیص است.
نوع بازدارنده |
علفکش |
بازدارندههای استیل کوآنزیم آ کربوکسیلاز |
تاپیک، آکسیال |
بازدارندههای تقسیم سلولی |
ترفلان |
بازدارندههای سنتز اسید آمینه |
گلایفوزیت |
بازدارندههای فتوسنتز |
پاراگوات |
۱- منشأ مقاومت به علفکش در علفهای هرز چیست؟
مصرف مداوم و مدیریت نشده علفکشها در سالهای گذشته در یک مزرعه سبب بروز مقاومت برخی علفهای هرز به علفکشها شده است. بهطوری که علفکشهایی که درسالهای قبل بهراحتی علفهای هرز را کاملا کنترل میکردند، دیگر قادر به کنترل مؤثر علفهای هرز نیستند. به عبارت سادهتر مصرف مکرر یک علفکش یا علفکشهای متعلق به یک خانواده در چندین سال متوالی در یک مزرعه سبب بروز و گسترش مقاومت به این علفکش در علفهای هرز میشود.
مقاومت به علفکش عبارت است از توانایی ذاتی زنده ماندن و رشد یک علفهرز پس از کاربرد مقدار توصیه شده یک علفکش که قبال گونه وحشی را از بین میبرد. به بیان بهتر، مقاومت ویژگی ذاتی برخی از علفهای هرز است. یعنی از همان ابتدا تعداد بسیار کمی از علفهای هرز بهصورت طبیعی به یک علفکش مقاوم هستند، اما چون تعداد این بوتههای مقاوم در مزرعه بسیار اندک است، قابل تشخیص نیستند. در واقع علفکش باعث تولید علفهای هرز مقاوم نمیشود، بلکه علفکش مقاومت ذاتی را که در برخی از علفهای هرز در مزرعه وجود دارد، گسترش میدهد. امروزه مسئله مقاومت علفهای هرز به علفکشها در ایران به ویژه مقاومت علفهای هرز باریک برگ در مزارع گندم به مشکلی جدی تبدیل شده است. این مسئله با نمونه برداری منظم کارشناسان از تودههای مشکوک علفهای هرز از مزارع مختلف و انجام آزمایشهای دقیق روی آنها در شرایط کنترل شده تأیید شده است.
۲- اغلب کشاورزان کنترل نشدن این بوته های علف هرز را به چند عامل نسبت میدهند:
پاشیده نشدن علفکش روی علف هرز که ناشی از خطای سمپاش، بادبردگی، پایین بودن کیفیت علفکش، شرایط آب و هوایی، مصرف دوباره علفکش مشابه در یک مزرعه و در نتیجه گسترش نقاط آلوده پس از سمپاشی، این مسئله را جدی تر میکند. در این مرحله نیز برخی کشاورزان کنترل نکردن را به عوامل ذکرشده در بالا نسبت میدهند. البته اغلب کشاورزان کم کم به کیفیت علفکش مشکوک میشوند، غافل از اینکه تودههای علفهرز مقاوم در مزرعه به سرعت در حال گسترش هستند. این مسئله زمانی برای کشاورزان جدی میشود که بوتههای علف هرز مقاوم حدود یک سوم مزرعه را آلوده کردهاند. در این مرحله نیز توجیه بیشتر کشاورزان کیفیت پایین علفکش است.
در فصل زراعی بعد، برخی کشاورزان بهصورت تجربی علفکش را در مقادیری بیش از دز توصیه شده مصرف میکنند. حتی برخی این مقدار را تا دو برابر افزایش میدهند و وقتی نتیجه نمیگیرند با اطمینان بیشتری درباره کیفیت پایین علفکش صحبت میکنند. آنها این گونه استدلال میکنند که حتما حتی با کاربرد مقدار بیشتر نیز در کنترل علفهای هرز ناتوان است و همزمان در ذهن خود این وضعیت را با سالهای قبل مقایسه میکنند که قبال همین علفکش، حتی درمقدار کمتر از میزان توصیه شده نیز، به راحتی همین علف هرز را کنترل میکرد.
۳-مکانیسمهای مقاومت به علفکش:
برای اینکه علفکش به محل هدف برسد، ابتدا باید در گیاه نفوذ کند و سپس در غلظتهای کشنده به محلی که اثر میکند انتقال یابد. وقتی که به محل هدف رسید، باید قادر به پیوند به محل فعالیت و توقف آن مسیر ویژه باشد. اما برای اینکه گیاهی مقاوم شود، بایستی تغییری که باعث بازدارندگی از یک یا چند مرحله (از یک فرایند) میشود، رخ دهد. گیاهان مقاوم به علفکش حداقل یک مکانیسم دارند که پس از تیمار با علفکش، به آنها اجازه زنده ماندن را میدهد. رایجترین مکانیسمهای مقاومت تغییر محل هدف و و افزایش متابولیسم علفکش است که در زیر به آنها اشاره میشود.
تغییر محل هدف علفکش: گاهی اوقات تنها یک تغییر کوچک در آنزیم محل هدف میتواند سطوح بالایی از مقاومت را ایجاد کند. در واقع وقوع جهش در محل هدف، میتواند تغییراتی در پروتئینهای مربوطه ایجاد کند و در نتیجه روی پیوند بین علفکش و محل عمل تأثیر گذارد و باعث بروز مقاومت شود. این تغییرات قابل انتقال به نسلهای بعدی نیز هستند. برخی علفکشها بر مرحلهای از تولید آمینواسید در گیاهان اثر میگذارند. در صورتی که یک جهش مقاوم محل عمل علفکش را تغییر دهد، گیاه پس از کاربرد علفکش آسیب نخواهد دید و با وجود مصرف علفکش نیز زنده خواهد ماند.
افزایش متابولیسم (سمیت زدایی) علفکش: یکی از رایجترین مکانیسمهای مقاومت، افزایش متابولیسم علفکشهاست که به بروز مقاومت در برابر بسیاری از علفکشها منجر میشود. در علفهای هرز مقاوم دارای این مکانیسم، علفکش پس از جذب و ورود به درون گیاه بهسرعت توسط برخی آنزیمها به ترکیبی غیرسمی تجزیه و غیرفعال میشوند؛ بهطوری که مولکول علفکش پس از ورود به درون گیاه به ترکیبی غیرسمی تبدیل خواهد شد که خطری برای گیاه نخواهد داشت. در نتیجه گیاه زنده خواهد ماند.
۴- انواع مقاومت به علفکش
مقاومت ساده: حالتی است که علف هرز تنها به (یک علفکش) از یک خانواده یا گروه مقاوم میشود، در حالی که به سایر علفکشها حساس است. به عنوان مثال میتوان به برخی از تودههای علف هرز یولاف وحشی مقاوم اشاره کرد که فقط به علفکش دیکلوفوپ (ایلوکسان) مقاوم هستند. مدیریت این نوع از مقاومت چندان مشکل نیست و علفهای هرز دارای این نوع مقاومت را میتوان با کاربرد علفکشهای دیگر کنترل کرد.
مقاومت عرضی: حالتی است که یک علف هرز به دو یا چند علفکش، که نحوه عمل مشابهی دارند، یعنی علفکشهای هم خانواده یا هم گروه هستند، مقاومت نشان میدهد. برای نمونه وقتی یک توده یولاف وحشی که به علفکش ایلوکسان مقاوم است، اگر به یکی از علفکشهای هم گروه یا هم خانواده نیز مقاومت نشان دهد، این نوع مقاومت از نوع مقاومت عرضی است. در این نوع مقاومت یک مکانیسم در مقاومت گیاهان به دو یا چند علفکش از یک خانواده یا گروه دخیل است. بنابراین این نوع مقاومت که معمولاکه نحوه عمل یکسان دارند ایجاد میشود، (مقاومت عرضی) نام دارد. به عبارت دیگر این نوع مقاومت به علفکش، تنها مربوط به کنترل نکردن یا حذف یک علفکش نیست، بلکه مسئله به خطرافتادن یک گروه یا خانواده از علفکشهای مورد استفاده در یک یا چند محصول است.
مقاومت چندگانه: حالتی که علف هرز به (دو یا چند علفکش که نحوه عمل متفاوتی) دارند، مقاومت نشان میدهد. مانند مقاومت همزمان یولاف وحشی به علفکشهای تاپیک و آتلانتیس که متعلق به دو گروه علفکش مختلف نیز هستند. در این نوع مقاومت بیش از یک مکانیسم در مقاومت گیاهان دخالت دارد. این نوع مقاومت که (مقاومت چندگانه) به علفکش نامیده میشود، سبب ازدستدادن علفکشهای مربوط به گروههای با نحوه عمل مختلف میشود. بنابراین بروز مقاومت چندگانه، مدیریت علفهای هرز مقاوم را دشوارتر خواهد کرد؛ زیرا برای نمونه، بیشتر علفکشهایی که برای کنترل باریکبرگها در غلات ثبت شدهاند، متعلق به همین دو گروه ذکرشده در بالا هستند. ازاین رو بروز مقاومت چندگانه در علفهای هرز، گزینههای کنترل شیمیایی را با محدودیت مواجه خواهد کرد.
۵- مهمترین علفهای هرز باریکبرگ مقاوم به علفکش در مزارع
گندم کشوردر حال حاضر یکی از مهمترین مسائل مربوط به کنترل آفات در مزارع گندم ایران مربوط به مقاومت علفهای هرز باریک برگ مانندیولاف وحشی، فالاریس و چچم به علفکشهای متداول است. این مسئله در برخی استانهای مهم قطب گندم کشور شامل فارس، خوزستان، کرمانشاه و گلستان آینده تولید این محصول پرارزش را تهدید میکند.
از آنجایی که یولاف وحشی، چچم و خونی واش (فلاریس) در مزارع گندم ایران از مهمترین علفهای هرز باریکبرگ شناخته شدهای هستند که علیه آنها مبارزه شیمیایی صورت میگیرد، اولین گام در مدیریت مناسب این علفهای هرز، شناخت ویژگیهای آن بهخصوص گیاهچههای تازه سبزشده آنها در مزرعه است.
یولاف وحشی
یولاف وحشی دارای مشخصات زیر است:
با نامهای جو دوسر، علف زنجیری و دم اسبی نیز شناخته میشود.
گیاهی یکساله با ساقه ایستاده، بلند، توخالی و زانودار است.
یولاف دارای تیپ زمستانه و بهاره است؛ اما در بیشتر مزارع غالت در کشور تیپ زمستانه آن غالب است.
خونی واش (فالاریس)
خونیواش دارای مشخصات زیر است:
- با نامهای علف قناری، دانه قناری و فاالریس نیز شناخته میشود.
- خونیواش گیاهی یکساله با ساقه راست (ابتدا زانویی)، توخالی و بلند، صاف و بدون مو است.
این علف در هنگام جوانه زدن طوقه قرمزرنگ است که با خراش دادن آن شیرابهای قرمزرنگ از آن خارج میشود.
طول ساقه معمولا برگ در رأس باریک میشود و پهنک بدون مو است.
زبانک برگها غشایی، بلند، بیضوی و بهطور ظریفی دندانه دار است.
فاقد گوشوارک است.
چچم
چچم دارای مشخصات زیر است:
چچم با نامهایی چون گیجدانه، تلخک و لولیوم نیز شناخته میشود.
گیاهی یکساله با ساقه راست به طول تقریبی ۹۰ سانتیمتر، منشعب از قاعده، صاف و بدون کرک است. برگها درخشان و غلاف آن نوک تیز و بدون کرک هستند، به طوری که در زیر نور آفتاب برگ های آن نسبت به سایر گیاهان براق تر است و میدرخشد.
برگها سست و افتاده است و روی آن خطوط مشخصی به چشم میخورد. زبانک غشایی کوتاه، صاف و در نوک کشیده شده به طرف پهنک است.
گوشوارکها به روی هم قرار گرفته است.
گل آذین به صورت سنبله های طویل و کم پشت دارای سنبلکهای متراکم، سفت و سیخ مانند است.
۵-۱-علفکشهای بازدارنده استیل کوآنزیم آ کربوکسیلاز
این علفکشها ترکیبات آنها عمدتا پس رویشی علفهای هرز باریکبرگ به کار میروند. در بازدارندگی فعالیت آنزیم استیل کوآنزیم آ کربوکسیلاز که یکی از آنزیمهای اولیه در ساخت اسیدهای چرب است، نقش دارند. علفکشهای این گروه شاخ وبرگ مصرف هستند و علائم ناشی از مصرف این علفکشها روی علفهای عمدتا به کندی ظاهر میشود. نکته درخور توجه این است که ۵ تا ۷ سال هرز باریکبرگ نسبت ( بار) مصرف متوالی این علفکشها میتواند سبب مقاومشدن علفهای هرز به آنها شود.
۵-۲- علفکشهای بازدارنده استوالکتات سینتاز
این علفکشها برای کنترل علفهای هرز باریکبرگ و پهن برگ به کار میروند. این گروه از علفکشها با بازدارندگی از آنزیم استولاکتات سینتاز، از تولید اسیدهای آمینه لوسین، ایزولوسین و والین جلوگیری میکنند. علفکشهای این گروه در خاک بقایا دارند و از اینرو هنگام استفاده از آنها باید در انتخاب گیاهان تناوب بعد بسیار دقت کرد. این گروه از علفکشها در بروز مقاومت در علفهای هرز نسبت به گروه قبل خطرناکتر هستند؛ به طوری که ۳ تا ۵ سال مصرف متوالی این علفکشها سبب بروز مقاومت علفهای هرز در برابر آنها میشود.
۵-۳- مدیریت علفهای هرز باریکبرگ مقاوم در گندم:
در حالی که بیش از ۱۵ سال از اولین گزارش باریکبرگ های (یولاف وحشی، چچم وفالریس) مقاوم به علفکش در کشور میگذرد، به راهکارهای مدیریتی برای مقابله با مقاومت بهصورت جدی توجه نشده است و دامنه علفهای هرز مقاوم در مزارع کشور در حال گسترش است. بنابراین به منظور کنترل علفهای هرز مقاوم و جلوگیری از انتشار آنها به سایر مناطق باید راهکارهای مدیریتی زیر با جدیت بیشتری ترویج و اجرا شوند.
۵-۴- پیجویی و پایش مزارع به منظور تشخیص علفهای هرز مقاوم:
پایش مزارع بایستی همواره مورد توجه کشاورزان و کارشناسان قرار گیرد. توصیه میشود کشاورزان پس از سمپاشی با گشتزنی در مزرعه در صورت امکان بوتههای کنترلنشده را با دست وجین کنند. کشاورزان بایستی با پایش مداوم مزارع و پس از اطمینان یافتن از صحت سمپاشی، نارضایتی خود در مورد کنترل مناسب علفهای هرز با علفکش را به اطلاع کارشناسان برسانند. کارشناسان نیز با بررسی و بازدید مداوم از مزارع نسبت به نمونه برداری بذر علفهای هرز از مزارع مشکوک به مقاومت اقدام کنند.
همچنین کارشناسان باید برخی اطالعات شامل مشخصات جغرافیایی مزرعه، تاریخچه کشت، نوع و مقدار علفکشهای استفادهشده در سالهای گذشته، زمان سمپاشی، مرحله رشدی علفهرز در زمان سمپاشی، دلایل احتمالی کنترلنکردن، درصد و وضعیت پراکنش علفهای هرز کنترل نشده در مزرعه را یادداشت کنند و علفهای هرز نمونهبرداری شده را برای بررسی و آزمایش در شرایط کنترل شده ارسال کنند.
۵-۵- تناوب علفکشها (کاربرد علفکشهای با محل عمل مختلف):
مهمترین علفکشهای مـورد استـفاده در گـندم، باریـکبرگکشهای رایج مانـند کلودینافوپ-پروپارژیل (تاپیک)، فنوکساپروپ پی اتیل (پوماسوپر) و دیکلوفوپ متیل (ایلوکسان) هستند، همگی مربوط به یک گروه هستند که طی سالهای گذشته در بین کشاورزان بیشترین کاربرد را داشته اند. برای جلوگیری از بروز پدیده مقاومت در علفهای هرز، استفاده از علفکشهای این گروه باید در مزارع گندم محدود شود؛ زیرا کاربرد مکرر ۵ تا ۷ سال یا بار آنها نه تنها بر علفهای هرز مقاوم اثر ندارد، بلکه سبب گسترش این تودهها خواهد شد. همچنین میتوان از علفکشهای پینوکسادن (آکسیال) در گندم یا از علفکشهای کلتودیم (سلکت سوپر) و سیکلوکسیدیم (فوکوس) برای کنترل تودههای مقاوم در گیاه زراعی پهنبرگ در تناوب با گندم استفاده کرد. بر اساس نتایج به دست آمده مصرف علفکشهای ذکرشده به ویژه سلکت سوپر در کنترل تودههای مقاوم یولاف وحشی بسیار مؤثر است؛ اما مصرف متوالی آن نیز در سالهای بعد مشکل ساز خواهد بود.
یکی از مهمترین روشهای جلوگیری و به تأخیرانداختن مقاومت، (کاربرد علفکشهای مختلف با نحوه عمل متفاوت) است. مثال اگر در مزرعهای در یک سال زراعی از علفکش تاپیک استفاده شد، باید در سال بعد از علفکشهای آتلانتیس، اتللو که نحوه عمل متفاوتی با گروه قبلی دارند، استفاده شود تا مقاومت شکسته شود.
۵-۶-تناوب زراعی
الگوی کشت رایج در بیشتر مناطق تک کشتی (گندم) است. تغییر الگوی کشت در مزارع درگیر با مقاومت و رعایت تناوب زراعی امکان استفاده از روشهای غیرشیمیایی در زمینه کنترل مقاومت را امکانپذیر میکند. توصیه میشود در مناطقی که مقاومت باریکبرگها متداولتر است، از کشت گندم یا سایر گیاهان زراعی باریکبرگ مانند جو و چاودار که از لحاظ مدیریتی و مصرف علفکشها مشابه کشت گندم هستند، خودداری شود.
۶- یک برنامه چندساله به شرح زیر عمل کرد:
گیاهان صنعتی (کلزا یا گلرنگ)، گیاهان وجینی (چغندرقند و آفتابگردان)، و گیاهان علوفهای (یونجه و شبدر) را در تناوب با گندم کاشت. این برنامه مدیریتی متنوع، احتمال بروز مقاومت علف هرز و روند گسترش مقاومت را کندتر خواهدکرد. شایان ذکر است که برخی از باریکبرگکشها مانند فلوآزیفوپ-پی-بوتیل (فوزیلید)، هالوکسی فوپ-آر-متیل استر (گالانت سوپر)، کویی زالوفوپ-پی-اتیل (تارگاسوپر)، فنوکساپ روپ پی اتیل (ویپسوپر) ستوکسیدیم( نابواس)، فوکوس و سلکت سوپر برای کنترل علفهای هرز باریکبرگ در اغلب گیاهان زراعی در تناوب با گندم نیز استفاده میشوند. بنابراین در صورت استفاده از تناوب زراعی باید در انتخاب علفکشها دقت شود.
۶-۱- کنترل لکه های علفهای هرز مقاوم در محصول:
چنانچه در مزرعهای لکه های علفهای هرز کنترل نشده باشند، بایستی به آن مشکوک شد و نباید تنها به توجیه آن پرداخت؛ زیرا ممکن است با گذشت زمان توده های مقاوم در مزرعه بهسرعت گسترش یاید. بنابراین بهتر است لکه های کنترل نشده علف هرز پس از سمپاشی را در صورت امکان به صورت دستی وجین کرد. اگر وجین دستی ممکن نبود، ضمن رعایت ایمنی محصول میتوان از علفکشهای غیرانتخابی مانند پاراکوآت (گراماکسون) یا گلایفوسیت(رانداپ) به صورت هدایت شده برای کنترل این لکهها استفاده کرد. هرچند این علفکش سبب از بین رفتن محصول نیز میشود، اما با استفاده از این راهکار از توسعه لکهها و گسترش مقاومت به سایر نقاط مزرعه جلوگیری به عمل میآید.
۶-۲- استفاده از روش شیمیایی
در مدیریت علفهای هرز مقاوم به علفکش بهتر است تا حد امکان از کاربرد روشهای شیمیایی خودداری شود؛ اما به دلیل محدودیت برخی روشهای غیرشیمیایی و اهمیت تولید گندم در کشور باید از برخی روشهای شیمیایی در کنترل علفهای هرز مقاوم بهره برد. در روش استفاده از مواد شیمیایی به شیوههای زیر میبایست عمل کرد:
۶-۳-کاربرد علفکشهای غیرانتخابی در آیش:
در آیش میتوان برخی علفکشهای عمومی مانند گلایفوسیت و پاراکوات را در کنترل تودههای مقاوم به علفکش که در این زمان سبز شدهاند، استفاده کرد. در استفاده از این روش باید به این نکته توجه کرد که زمان کاربرد این علفکشها هنگامی است که اکثر علفهای هرز پس از بارندگی یا آبیاری سبز شدهاند و سمپاشی پیش از به بذررفتن علفهای هرز انجام میشود. از آنجا که کاربرد متوالی این علفکشها نیز سبب بروز مقاومت خواهد شد، در استفاده از این علفکشها نیز باید تناوب رعایت شود.
۶-۴- کاربرد مخلوط علفکشها:
برای مقابله با گسترش مقاومت علفهای هرز به علفکشها میتوان با توجه به مشابه نبودن گروه شیمیایی علفکشهای مورد استفاده در اختلاط و نداشتن همکاهی، از مخلوط علفکشهای مؤثر برای کنترل علفهای هرز مقاوم در مزرعه استفاده کرد.
۶-۵- استفاده نکردن از علفکشها بیش از دز توصیه شده:
کاربرد علفکشها در مقادیر بیش از دز توصیه شده راهکار مناسبی برای کنترل توده های مقاوم به علفکش نیست؛ زیرا علاوه بر اینکه بر تودههای مقاوم تأثیر ندارد، با فشار انتخاب بیشتر سبب گسترش تودههای با مقاومت بالاتر خواهد شد. با گسترش تودههای با درجه مقاومت بالاتر، مدیریت مزرعه نیز دشوارتر خواهد شد. بنابراین کاربرد علفکشها بیش از مقدار توصیه شده (ممنوع) است.
۶-۶- استفاده نکردن از علفکشها کمتر از دز توصیه شده:
یکی از نکاتی که در مورد مدیریت علفهای هرز مقاوم باید بدان توجه کرد استفاده از مقدار توصیهشده است. در مواردی که کشاورزان علفکش را در مقدار کمتر از دز توصیهشده استفاده میکنند، سبب گسترش مقاومت متابولیسمی و همچنین بروز مقاومت با درجه بالاتر میشوند. کاربرد دزهای کاهش یافته تأثیر مناسبی بر توده های نیمه مقاوم یا نیمه حساس ندارد. در نتیجه زنده ماندن و تلقیح این تودهها در نسلهای بعد سبب ایجاد تودههای مقاوم میشود که دربردارنده ترکیبی از ژن های مقاومت از هر دو والد است که درجه مقاومت بالاتری در برابر علفکش دارند.
۶-۷- استفاده از علفکشهای بقایادار:
علفکشهای بقایادار در مزرعه علفهای هرز حساس را برای مدتی طولانی کنترل میکنند. بنابراین علفهای هرز مقاوم موجود در مزرعه به شدت توسط علفکش انتخاب میشوند و شرایط مطلوب و بیرقیبی برای بقا مییابند. همچنین ممکن است علفهای هرز نیمه مقاوم انتخاب شده در این شرایط در طی تلاقی، نسلی با ژن مقاومت جدید ایجاد کنند. بنابراین مصرف علفکشهای بقایا دار با نحوه عمل مشابه در مزرعه دارای نمونه های مقاوم و مشکوک به مقاومت (ممنوع) است.
۶-۸- استفاده نکردن از علفکشهای مشابه در سالهای متوالی:
برای جلوگیری از ایجاد و گسترش علفهای هرز مقاوم نباید یک علفکش یا علفکشهای مشابه همگروه را پشت سرهم در یک مزرعه استفاده کرد. مثال از کاربرد علفکشهای تاپیک، پوماسوپر و آکسیال که در یک گروه هستند یا آتلانتیس و اتللو (همگروه) بهصورت پشت سرهم در یک مزرعه پرهیز شود.